مقالات

طراحی و مدلسازی موزه با تکیه بر هنرهای مدرن از دیدگاه چند رسانه ایی

  • مونا تیرگر* دانشجوی ارشد پژوهش هنر واحد الکترونیک تهران tirgar@yahoo.com
  • محمدرضا غریب زاده دانشجوی ارشد پژوهش هنر واحد الکترونیک تهران mohamadgharibzade@yahoo.com

      چکیده:

امروزه ظهور فناوری‌های نوين در عصر اطلاعات و ارتباطات، بهره‌گيری از علوم مختلف را دستخوش تغيير و تحول اساسی کرده است. شناخت صحيح و دقيق اين پديده‌ها و تلاش در جهت بومی سازی آنها و به ‌کارگيری بهينه و مناسب آن در اشاعه اطلاعات و دانش، به‌ويژه در ارائه هنر اصيل ايرانی و اسلامی، موجب بالندگی هرچه بیشتر هنر و پیشرفت در این زمینه می شود. به همین خاطر کاربرد چندرسانه‌ای، با هدف نظام‌مند کردن اشاعه فعاليت های هنری با به‌ کار گيری فن‌آوری‌های جديد اطلاعات و ارتباطات در نظام هنری بسیار مهم و تأثیر گذار خواهد بود و از آنجایی که بر اساس اساسنامه شورای بین المللي موزه ها، موزه جایی است که به منظور حفظ و بررسي و گسترش مجموعه هاي هنري، تاريخي، علمي و فني غيره از راه هاي گوناگون به ويژه با نمايش آن ها براي همگان در جهت بهره مندي و آموزش بر پا می شود، می تواند به عنوان مکانی برای حفظ آثار هنر مدرن با توجه به فناوری های نوین در زمینه ی چندرسانه ها، باشد به خصوص در شهری مانند تهران که کمبود موزه هنرهای مدرن در آن احساس می شود، ضروری به نظر می رسد. به همین خاطر در این پژوهش بر آن شدیم تا موزه هنرهای مدرن تهران با تأکید بر فن آوری های چند رسانه ای را طراحی نماییم. لذا مسئله اصلی این پژوهش این است که چگونه می توان برای طراحی موزه هنرهای مدرن در تهران از فن آوری های چند رسانه ای بهره جست؟ در این خصوص با مراجعه به اسناد و کتب و گردآوری اطلاعات در زمینه طراحی موزه هنرهای مدرن و شناخت هنرهای چندرسانه ای و کاربرد آن پرداخته و سپس به بررسی نمونه های موردی واجد ارزش پرداختیم. در ادامه دیدگاه اندیشمندان در رابطه با طراحی هنرهای مدرن بررسی گردیده و اصول و معیارهای لازم برای طراحی استخراج گردید و از این ویژگی ها و اصول و معیارها در طراحی موزه هنرهای مدرن با تاکید بر چندرسانه ای در اراضی عباس آباد استفاده گردید.

واژگان کلیدی: موزه- چندرسانه ای – طراحی – هنر مدرن- عباس آباد

 

Design and Modeling of Museum Relying on the modern art from the perspective of media

  1. Mona tirgar Tehran Research senior student art electronics unit
  2. Mohammadreza gharibzadeh Tehran Research senior student art electronics unit

Abstract:

  Today, the advent of new technologies in the information and communication age, using various sciences has undergone a fundamental political transformation. Accurate understanding of the phenomenon and attempt to localize them and the optimum utilization and appropriate dissemination of information and knowledge, Especially in the delivery of Iranian art and Islamic art led to further development and progress in this area is. That is why multimedia applications, with the aim to regulate the dissemination of artistic activities by implementing new information and communication technologies Art is very important and will affect the system, and since the Statute of the International Council of Museums, the Museum is where In order to maintain and expand the study and collection of artistic, historical, scientific, technical, etc. in various ways. Especially with display them for everyone to enjoy and to be educated on foot, Can be used as a place to keep modern art with regard to new technologies in the field of multimedia display, especially in a city like Tehran Museum of Modern Art where there is a shortage, it seems necessary. That is why in this study we decided to Tehran Museum of Modern Art with an emphasis on multimedia technologies to our design. The main research question is how to design the Museum of Modern Art in Tehran multimedia technologies used? In this regard, refer to the documents, books and gathering information on the design and the Museum of Modern Art And multimedia arts knowledge and its application and then check the value case studies discussed. The following scholars view the design of modern art and the principles and criteria for designing extracted And the features and design principles and criteria in the Museum of Modern Art with an emphasis on multimedia Abbasabad was used.

Key words: Open-Air Museum Multimedia – Design – Modern Art Abbas Abad

 

مقدمه :

از ابتدای خلقت انسان تاکنون، وی همواره به دنبال خلق زیبایی بوده و علاوه بر اینکه محل زندگی و محیط خود را با ذهن خلاقش با نقش و نگاره های زیبا تزیین می کرده است، وسایل زندگی و حتی ابزاری برای شکار از آنها استفاده می کرده است، را بسیار زیبا و شکیل می ساخته است و می توان گفت که هنر همواره جزوئی از زندگی انسان ها و همراه آنان بوده است. پس از آن و با شکل گرفتن هنر و هنرمند در زمان و اهمیت یافتن آنها، هنرمندان درهر برهه ای از زمان به دنبال خلق سبکی نوین و جنبشی جدید در عرصه ی هنر بوده اند. لیکن با وجود نوآوری ها و تغییر و تحولات فراوانی در این عرصه اتفاق افتاد، یک عنصر ثابت در همه ی دوره ها و اعصار تاریخی وجود دارد که ذات و ماهیتش نکرده است و آن «هنر» است.

هنر مدرن1، با تاکيد بر ايده هاي نو، خلاقيت و مفهوم گرايي در آثار هنري جديد و گوناگوني در روش هاي ارائه و کاربرد وسيع از رسانه ها در پي وانهادن قيدهاي هنر مدرن بودند. هنر جدید را می توان اینگونه تعریف نمود، گونه اي از هنر معاصر است که هنرمند با استفاده از رسانه هاي جديد در تلاش براي يافتن مفاهيم تازه اي از موضوع هاي گوناگون است. در اين گونه هنري، هنرمند تقليدي آگاهانه و بي غرض از آثار گذشتگان داشته و با رجوع آگاهانه مي تواند به معاني و پيام هاي نو در بستري جديد دست يابد.

از طرف دیگر در دنیای امروز و با پیشرفت هایی که صورت گرفته است، با پیشرفت هایی که رخ داده است، بشر با انبوهی از اطلاعات مواجه گشته که از طرق مختلف دریافت می کند. در این راستا رسانه ها مهم ترین و گسترده ترین ابزار این انتقال ها هستند؛ رسانه را می توان وسیله ای فیزیکی تعریف کرد که به کمک آن نظام علائم پیکتوگراف ها، حروف الفبا و غیره برای ثبت ایده ها عملی می شود(دانسی، 1387: 91). همچنین در کتاب رسانه ها و نمادها نوشته ی «دیوید اولسون[1]» رسانه این گونه تعریف می شود: «یک فناوری برای اطلاع دادن، ضبط کردن، اشتراک در نمادها و توزیع نمادها، که معمولا محدود به حواسی خاص و همراه با نوعی شکل گیری اطلاعات است؛ نظیر چاپ، انواع طراحی، ضبط صوت، تلویزیون و مانند آن»(افشار مهاجر،1387: 30).

لغت نامه وبستر[2] رسانه جدید را اجتماع رایانه ها، شبکه های رایانه ای و چندرسانه ای ها می داند(وبستر،2007: 402). این اجتماع فراگیر امروزه تعاریف بسیاری را در زمینه رسانه های جدید نتیجه داده و باعث پیدایش شاخه های جدیدی در علم و هنر شده است. از دیگر ویژگی های هنرهای مدرن، میرایی آنها است، موزه ها سعی در نگهداری میراث و آثار هنری در صورتی که یکی از شاخص های هنر مدرن میرایی است، از این رو در این پژوهش می خواهیم، موزه هنرهای مدرن تهران با تأکید بر فن آوری های چند رسانه ای را طراحی نماییم.

تاثیر هنر مدرن در معماری

دگرگونی های مفهومی هنر در دوره های مدرن و پسامدرن، در تحولات صورت گرفته در شیوه های سبکی معماری، به وضوح دیده می شود و این مسئله به ماهیت کاربردی این هنر بر می گردد. به همین خاطر تحولاتی که در قرن بیستم و ترکیب آن با زیان مدرنیسم، تاثیراتی هم چون تاکید بر سویه های کارکردی اثر، حذف نشانه های فرهنگی، پیراستن عناصر تزیینی و تلاش برای دست بافتن به یک ساختار سبکی بین المللی و فراگیرو…، گذاشت(ارناسون،1385: 48).

تاثیر این تفکرات را می توان در آثار معمارانی معمارانی چون لوکوربوزیه[3]، فرانک لوید رایت[4] و میس وان دروهه[5] و پیروانش دید. این تفکر در معماری منجر به  کارکردگرایی[6] و تقلیل گرایی[7] گردید که ساختار معماری را به سازه ای برکنار از شرایط اجتماعی، فرهنگی و تاریخی سوق داد. به همین خاطر به دنبال رویکرد زیبایی شناختی معماری در نیمه دوم قرن بیستم، شکل معترضانه آن، و نام گذاری اش زیر عنوان معماری پسا مدرن روندی جز به چالش کشیدن معیارهای ارزشی پیشین نبود(بکولا،1387: 23). بر خلاف معماری مدرن معماری پسامدرن، کثرت گرا و شالوده شکن می باشد و به طرح عناصر فرهنگی بومی، کنایات تاریخی و تزییات پر جزئیات روی آورد. در این گونه متاخر معماری، اولویت کارکرد جای خود را به رهیافت های بصری پیچیده و نوین داد که «موزه گوگنهایم[8]» بیلبائو اثر فرانک گری[9](که با بهره گیری از امکانات محاسباتی پیچیده کامپیوتری خلق شده) یکی از نمونه های بارز آن است(قره باقی،1380: 35). رویکردهای اخیرتر معماری، خود را همبسته ارجاعات مدرنیستی می پندارد و با طرح عباراتی چون «سادگی نوین[10]» و «انسجام نما[11]» در صدد است تا پاره ای از مفاهیم معماری مدرن را احیا کند. «معماری تکنولوژیک[12]» به مثابه ابزار تحقق «بین الملل گرایی نوین[13]»، ساختار فراگیری است که نقش یک عنصر با سابقه در خلق اثر معماری را به زبانی معاصر می شود: فناوری های تکنولوژیک (لینتن،1383: 12-14).

تاثیر هنر مدرن بر نقاشی

با اینکه در تاریخ هنر هنوز هم تقاشی به عنوان اصلی ترین هنر، مطرح می باشد، اما این هنر در متن هنرهای معاصر دچار چالش های فراوان گشته است. از لحاظ سبک شناختی، می توان امتداد سریال متوالی گونه های نقاشی مدرن را از امپرسیونیسم به بعد پی گرفت.

در این صورت، سبک های نیوفیگوراتیو[14] در آستانه دهه هفتاد (که در آلمان، جورج بازلیتس[15])، آنزلم کیفر، لوپرتز[16] و… و در انگلستان، روی کیتای[17]، لوسین فروید [18]و فرنتیس بیکن[19] نمایندگان آن بودند، سبک ایتالیایی آرته چیفرا[20]در آستانه دهه هشتاد (با نمایندگانی چون ساندراکیا[21]، فرانچسکو کلمنته[22]، میمو پالادنیو[23] و…) سبک آلمانی نووایلد[24] در دهه هشتاد (با هنرمندانی چون کیپن برگر[25]، دوکوپیل[26] و…) و نوایمیج پینتینگ[27] باز هم در دهه هشتاد آمریکا(به نمایندگی هنرمندانی چون اریک فیشل[28]، لانگو[29]، اشنابل[30]و…) را می توان به مثابه آخرین تلاش های نقاشان در برخورداری از یک سبک جمعی و فراگیر در نظرآورد (گاردنر،1382: 12-15). ارزیابی نقاشی از منظر هنرهای معاصر، گرچه بیان کننده خودپایندگی این هنر(به مثابه کاربست کار ماده های سنتی، هم چون عناصر خط، رنگ، بوم و چارچوب مشخص، و عرضه آن در گالری ها و …) است اما بازشناخت سبک شناختی آثار هنرمندان چندان میسر نیست. از سوی دیگر، تصویر دو بعدی نقاشی و کهنالگوی تاریخی آن، با توسل به فرآیندهای تکنولوژیک و در آمیختن با رسانه های دیگر، اینک نقش چندگانه تازه ای را بازی می کند.

تاثیر هنر مدرن بر مجسمه سازی

مجسمه سازی، از میان هنرهای تجسمی، بیش از سایر رسانه ها در سال های اخیر دچار دگرگونی شده است و این امر می توان به دو دلیل باشد:

اول، همبستگی هنر مجسمه سازی با گستره بی پایان امکانات کارماده، و دیگر تمایل انکارناپذیر هنرهای معاصر به ایجاد ساختارهای حجمی. بر اساس تعریف کلاسیک، مجسمه عنصری حجمی است که با استفاده از کارماده معینی شکل می گیرد و می بایست از نظر گاه های گوناگون واجد ویژگی تجسمی باشد. تجلی زیان مدرنیسم در مجسمه سازی، هم چون که در سایر رسانه ها، بر پالودگی و ساحت محض یک اثر هنری تاکید می ورزد. رهیافت برانکوزی[31]در دوری گزیدن از فرم های بازنمودی و اصرار او بر خود آگاهی هنرمند مجسمه ساز نسبت به ماهیت و قابلیت های ذاتی کارماده مورد استفاده اش، تا ده هفتاد میلادی و به ویژه، بیان ناب و بسیار گزیده گوی هنر مینی مال به طول انجامید(فوستر و همکاران[32]،2004: 6).

و به دنبال آن، در مسیر جریان مدرن، به ساحت های زیباشناختی نوینی قدم گذاشت. با توجه به ویژگی تفکیک پذیر یک اثر مجسمه از غیر آن، که امروزه توسط هنرمندان بر آن تاکید می ورزند، اما تغییرات رخ داده در این حوزه را می توان به دو روند کلی تقسیم نمود: نخست، ایجاد یک اثر حجمی با نگاهی وفادارانه نسبت به سنت های زیبایی شناسی کلاسیک(قره باقی،1380: 35). در تقسیم بندی نخست هر چند که هدف هنرمند در فرجام، ایجاد یک ساختار حجمی است اما در این راه از محدودیت کار ماده های سنتی، هم چون سنگ، چوب، فلز و گل در می گذرد و به طریقه کلاژ همنشینی موادو مصنوعات مصرفی و صنعتی جدید را می آزماید. این مواد از اشیاء پیش پا افتاده زندگی روزمره[33] آغاز می گردند و به پاره ای از تولیدات صنعتی مدرن، هم چون، رزین های مصنوعی، پلکسی گلاس، پلی استرین، ورقه های پلاستیکی، کلیشه های چوبی و بتن می رسند.

 دوم، حضور مشارکتی مجسمه سازی در متن اشکال هنری معاصر است که به جز ویژگی اشغال فضا ارتباط تعریف پذیر دیگری با مجسمه سازی ندارند. این گونه آثار نیز با حفظ سویه پیوندی خود در سال های اخیر هر چه بیشتر به سمت کاربست فرآیندی تکنولوژیک گرایش یافته اند(ارناسون،1385: 6-7).

تاثیر هنر مدرن بر عکاسی

هنر عکاسی پس از سپری کردن تاریخچه زیبایی شناسی پر فراز و نشیب خود، اینک هم چون یک واسطه تکنولوژیک بسیار انعطاف پذیر نقش کلیدی و حساسی را در متن هنرهای معاصر ایفا می کند. زیبایی شناسی این رسانه را می توان در دو راستا در نظر گرفت: عکاسی بی واسطه[34] و عکاسی دست کاری شده[35].

هر چند تاکید فرآیند مدرنیسم در هنرهای تجسمی همواره متمایل به تجربه های شکلی از دنیای بازنمودی و انعکاس دنیای ذهنی و شخصی هنرمند به زبانی انتزاعی می باشد اما مفهوم عکاسی مدرن  به معنایی جز این اشاره می کند(گاردنر،1382: 45). عکاسی مدرن در واقع یک رهیافت کمال گرایانه به ساخت زیبایی شناسی عینی و واقع گرا می باشد. تاکید این هنر بر خود پایندگی، عدم توسل به عناصر بیانی سایر هنرها و کاربست قابلیت هایی که تنها و تنها از طریق ابزار دوربین ممکن است در نهایت عکاسی بی واسطه را به مثابه نمود کامل مدرنیسم برنشاند.

عکاسی بی واسطه با همه گرایش های متنوع خود (از عکاسی مستند و فتوژور نالیسم[36] گرفته تا پاره ای رویکرد های فرمی) عکاس را در مقام موجودی ناظر می دید که سعی می کرد بدون دخل و تصرف در واقعیت و تنها با نگاهی گزینش گر به دنیای شخصی خود شکل دهد(ارناسون،1385: 51).  گرچه با ظهور پسامدرن در تاثیر آن بر رسانه عکاسی،  مواضع زیبا شناختی آن تغییر یافت و گرایش عکاسی دست کاری شده به مثابه جریان حاشیه ای تاریخ عکاسی وارد میدان شد و تمایل به خلق عکس های بازسازی شده، صحنه سازی شده، «فتومونتاژها[37]» و عکس های ترکیبی و مواردی از قبیل اولویت یافت اما در آستانه ی قرن بیستم این ویژگی ها به چالش کشیده شده است و به مثابه یک عنصر تکنولوژیک پیشرو در راه گسترش زبان هنرهای تجسمی وارد عمل شد(قره باقی،1380: 35).

تاثیر هنر مدرن بر هنرهای چند رسانه ای

همان طور که بیان گردید، رسانه های سنتی در هنر همواره بر جذب عناصر تکنولوژیک تاکید دارند. هنرهای چندرسانه ای[38] ترکیبی دلبخواهی و آزاد از همه رسانه های مقوله بندی شده دنیای هنر و همچنین، ابداعات و نوآوری های شخصی هنرمند است. بنابراین، شمار تجربیات هنرهای چندرسانه ای آن چنان گسترده و فراگیرند که به جز ترتیب گذاری های گونه ای[39] راه دیگری برای تعریف پذیری آن وجود ندارد(لوسی اسمیت،1382: 25). به دلیل گستره ی نامتناهی هنر چندرسانه ای، این هنر واجد صفت ممیزه قطعی و معینی است: تعلق آن به جهان فناوری ها و تصاویر تکنولوژیک می یابد. او بر اساس گستره امکانات ودستاوردهای سخت افزاری و نرم افزاری می اندیشد، ایده های خود را با آن سازگار می سازد و یا حتی در بسیاری موارد، فرجام منطقی سیر هنرهای معاصر است. هنری که به لحاظ پدیدار شناسی موجودیت چندرگه خود را از بر هم کنش همه عناصر فرهنگی پایان هزاره دوم وام می گیرد(کارل،1382: 32-26). هنرمند در ایجاد اثر هنری چند رسانه ای تلاش می کند، از تلفیق گرایش های کلاسیک تجسمی (معماری، مجسمه سازی، نقاشی، عکاسی سینماو به طور کلی تصویر متحرک)، گرایش های هنری معاصر(هنر پرفورمیس، چیدمان، هنر زمینی، هنر جسمی[40]، رسانه های ارتباط جمعی(مانند تلویزیون، رادیو، مطبوعات و…) موسیقی، عناصر فرهنگی(هم چون زبان، تاریخ، رویکرد روان شناسی، اسطوره شناسی، نشانه شناسی و…) و فرآورده های تکنولوژیک روزآمد، به ترکیبی همگون و منسجم دست یابد. بنابراین، هنر چند رسانه ای نماد تمایلات زیبا شناختی هنر اکنون است. هنری چند فرهنگی[41]، فرامرزی و غیرقابل تحدید که به مقتضیات فرهنگی دشوار و چندگانه انسان امروز واکنش نشان می دهد(لوسی اسمیت،1382: 45-43). چند رسانه ای، شاخه ای از هنر است که در مجموعه ای از هنرها با نام «هنر رسانه جدید[42]» قرار می گیرد. از دیگر شاخه های مهمی در ارتباط با آن قرار دارد، هنر دیجیتال، هنر شنودی، هنر تعاملی، هنر چندرسانه ای و هنر شبکه است. در واقع هنر چندرسانه ای، یکی از شاخه های هنر رسانه جدید است. مرز میان این هنرها را نمی توان به طور دقیق مشخص کرد. هنر شبکه و هنر تعاملی بیش از بقیه در ارتباط تنگاتنگ با هنر چندرسانه ای قرار دارند و تاریخ به وجود آمدن آنها به معنای امروزییش را نمی توان به صورت تفکیک شده بیان کرد(پوپر[43]، 1999: 9).

از آنجایی که رسانه های دخیل در یک محیط چند رسانه ای، مباحث زیبایی شناسی مرتبط با خود مانند شیوه ارائه، ورودی، صفحه بندی، تصاویر، موسیقی    و…نیاز دارد، تفسیر ریشه های تاریخی و نقادانه آن بسیار دشوار است. از طرف دیگر تغییرات لحظه ای فناوری در عصر جدید که مستقیما و بدون تاخیر بر این گونه محیط ها تاثیر گذار است به خصوص در نمونه های شبکه ای بر این دشواری ها می افزاید(پورخلیلی و احسانی،1388: 30-31). چند رسانه اي، اصطلاحی است که در هنرهایی مانند نقاشی، مجسمه سازی و به خصوص سینما دارد و به عنوان مفهومی جدید در هنر شناخته می شود. رنسانس را می توان نقطه ی عطف تاریخی شکل گیری هنرهای جدید دانست، با آغاز رنسانس بود که فضای حاکم بر جامعه و به تبع آن دنیای هنر، جرقه های ایجاد هنرهای جدید را رقم زد. مرحله ی بعدی در ورود به عرصه ی هنرهای جدید انقلاب صنعتی می باشد، که همه ی جنبه های زندگی و تفکر انسانی را متاثر گرداند و اختراعات و پیشرفت های علمی در این دوره بیش تر از رنسانس بوده است. هر چه پیشرفت ها در این زمینه بیشتر گردید، شیوه زندگی انسان نیز با سرعت بیشتری تحت کنترل این پدیده قرار گرفت و طبیعتا هنر نیز نمی توانست ایستا و بی جریان باقی بماند(کارل،1382: 65).

با ظهور عکاسی دراواسط قرن نوزدهم، وضعیت هنرهای تجسمی به طور کل متحول شد. با استفاده از دوربین عکاسی به عنوان ابزار خلاق دیداری، حوزه دید انسان به تدریج گسترده تر شد. در گام بعدی تحول اجتماعی و انقلاب دوم صنعتی، هنرها در مرحله جدیدی از جهش و نو آوری قرار گرفتند. با شکل گیری انقلاب الکترونیک، کاربرد گسترده رایانه در بیشتر عرصه های زندگی، به کار گرفته شد، در مورد هنر نیز شیوه های ارائه بسیاری از هنرها تغییر کرد. رایانه به عنوان ابزاری در اختیار بروز هنرها قرار گرفت و فصل تازه ای را در تاریخ هنر موجب شد. از جمله این هنرهای رایانه ای که البته در ابتدا از رسانه های دیگری چون ویدئو، تلویزیون و مانند آنها به عنوان بستر انتقال پیام استفاده می کرد، «هنر رسانه[44]» است که خود شاخه های هنری بسیاری را در بر می گیرد(مارتین،2006: 67). به دلیل آمیخته شدن تاریخ هنرهای جدید با تاریخ فناوری ها و رایانه ها، تاریخ حقیقی هنرهای جدیدی چون هنر رسانه، هنر شبکه[45]، هنر تعاملی و مانند آنها تا زمانی که تحولات مهم سازنده ی «هنر رسانه» وجود دارند، قابل تدوین نیست. هنر شبکه، هنر تعاملی و هنر چندرسانه ای ارتباط تنگاتنگی می باشند و دارای مفاهیم بسیار نزدیکی می باشند. بهترین نمونه برای بررسی هنر چندرسانه ای و یافتن ریشه های شکل گیری آن، اینترنت و ریشه های هنری آن که کارآمدترین و فراگیرترین نمونه چندرسانه ای محسوب می شود، می باشد و بررسی تاریخ آن را می توان تاریخ چندرسانه ای در مفهوم کلی دانست. تاریخ هنر همواره از همیاری تکنولوژی بهره مند بوده است. محوریت تاثیرگذاری فناوری های ابزاری را می توان در برانگیختن توان تولیدی هنرمند و گسترش مخاطبین اثر هنری دید. ابداع کلیشه های چوبی و حکاکی های مسی در قرن پانزدهم، ابداع فن چاپ و متعاقب آن ابداع لیتوگرافی توسط آلویس سن فلدر[46] در پایان قرن هجدهم و از همه مهم تر ابداعاتی چون عکاسی و سینما در قرن نوزدهم، همگی راهی برای امکان تکثیر اثر هنری، فراگیری و دامنه نفوذ آن در سطح افکار عمومی و جامعیت شمول مخاطبین بودند(بسکابادی و همکاران،1389: 8).

روش تحقیق:

طبق این الگوی پیشنهادی حوزه مرکزی تهران به عنوان مرکز تاریخی – فرهنگی، حوزه شمالی به عنوان مرکز سیاسی – اداری، حوزه جنوبی به عنوان مرکز مذهبی، حوزه شرقی به عنوان مرکز تجاری -صنعتی، حوزه غربی به عنوان مرکز تفریحی- ورزشی و گذران اوقات فراغت در نظر گرفته شده است. تهران به عنوان یک شهر 22 منطقه شهرداری را شامل می گردد. فضای کالبدی شهر تهران امروزه به بیش از 640 کیلومترمربع می رسد.

شکل1- جایگاه منطقه 7 در شهر تهران

وضعیت کالبدی عباس آباد

عباس آباد به لحاظ وضعیت شیب دارای شیب متوسط 3% تا 5% است. از دیدگاه  فیزیوگرافی در گستره کوهپایه تهران جزو بلندی های طرشت، می باشد.

شکل2- فضای سبز و شیب اراضی عباس آباد

این محدوده، جنوبی ترین بخش فیزیوگرافیکی گسترده کوهپایه ای تهران از مواد تخریبی رودخانه ای کم و بیش، دانه درشت تشکیل یافته است که با شیب نسبتاً قابل ملاحظه ای به دشت تهران منتهی می شود. تقلیل اندازه دانه ها از شمال به جنوب بیانگرآن است که عامل رسوب گذاری، جریان های سیلابی بزرگی بوده است که ازالبرز سرچشمه گرفته اند. در این محدوده سطح آب های زیرزمینی به دلیل از بین رفتن قنوات این منطقه بالا آمده است. هم چنین یکی دیگر از دلایل عمده بالا آمدن سطح آب های زیرزمینی در منطقه فاضلاب تهران است که بیشتر در چاه های جذبی دفع می شود. این مشکل با اجرای شبکه فاضلاب تا حدود زیادی مرتفع خواهد شد. موقعیت خاص جغرافیای این اراضی به دلیل استقرار در قلب شهر تهران از جایگاه ویژه ای به عنوان متعادل کننده شرایط آب و هوایی و اکولوژیک شهر تهران برخوردار بوده و به عنوان یکی از معدود اراضی محفوظ از توسعه و کمتر دست خورده شهر تهران به شمار می رود.

طرح « لوالين ديويس» در منطقه عباس آباد

این طرح یکی از طرح هایی است که برای محدوده ی عباس آباد پیشنهاد شده است، در این طرح مشاوران پروژه، 9 مركز جديد شهري به مركز اصلي شهر اضافه شود و اكثر آنها كانون هاي شهرك هاي جديدي باشند كه در امتداد محور شرقي، غربي ساخته مي شوند. در ميان مراكز جديد شهري پيشنهاد شده، شهركي كه جنبه هاي غيرمسكوني آن اهميت بيشتري يافت، در نقطه تقاطع محور شرقي، غربي و محور سنتي شمالي، جنوبي قرار داشت و همان اراضي عباس آباد بود.

يكي از اهداف طرح جامع به وجود آوردن يك سمبل و مظهر مشخص در تهران بود تا بتواند يك تصوير بين المللي از تهران ارايه دهد. بر اين اساس اراضي عباس آباد به علت:

  • وجود شبكه مناسب حمل و نقل شهري
  • بكر بودن مجموعه وسيعي از اراضي باير در منطقه
  • استعدادهاي كالبدي مناسب

اراضی این منطقه مكان مناسبي براي ايجاد مركز شهري جديد تشخيص داده شد.

با مشخص شدن اهميت اراضي عباس آباد و ترقي قيمت نفت و قدرت مالي حاصل از آن، فكر احداث شهري بسيار مدرن در عباس آباد از سوي شركت نوسازي شهستان پهلوي در مقام صاحب كار ارايه ديويس» انتخاب شد.

ساختار اصلي طرح به صورت زیر بوده است:

  • ساختار اصلي طرح بلوار عريضي است كه بر روي رگه مركزي عباس آباد بر فراز اولين خط مترو ساخته مي شود.
  • بلوار مذكور از منتهي اليه جنوبي اراضي شروع شده، بعد از عبور از يك ميدان بزرگ و يك پارك به منتهي اليه شمالي اراضي مي رسيد.
  • بناهايي براي دستگاه هاي اداري كشور، شهرداري، فعاليت هاي فرهنگي، كارهاي تجاري و امور پذيرايي اختصاص يافته بود.

 

 

شکل3-کاربری های طرح لوالين ديويس

موزه ملي

در طرح لوالين ديويس، موزه ملی بخشي از مجتمع موزه ها و ساير تسهيلات فرهنگي شهستان بود. نقش خاص آن، اين بود كه كه سنجشي از كارهاي دستي كه رشد و توسعه فرهنگ ايران را عرضه مي نمايند، به نمايش بگذارد. طرح موزه از سه بخش عمده: ورودي و فضاهاي عمومي، گالري ها و بخش هاي اداري، خدماتي، در 18500 متر مربع تشكيل شده بود.

موزه هنرهاي مدرن

این موزه از طریق نمايش دايمي هنرهاي نوين، سخنراني هاي عمومي، فيلم ها، نمايش هاي سمعي و بصري، چاپ و نشر كتاب ها وفيلم هايي كه تحت توجه موزه و از طريق يك دايره آموزشي بودند، برای اعتلا و تحول و تكامل هنرهاي معاصر ايران شکل گرفت. طرح موزه از گالري ها و فضاهاي اداري و خدماتي در 22000 متر مربع تشكيل شده بود.

شکل4- پلان و پرسپکتیو مجموعه موزه هنرهاي مدرن

موزه نساجي

گالري‌هاي عمومي، تسهيلات عمومي و تشكيلات اداري، مجموعاً در 7000 متر مربع بخش هاي عمده در طرح اين موزه بودند که به طور کلی هدف از طراحی این ساختمان قرار دادن نفيس ترين مجموعه قالي ها و منسوجات ايراني و شرقي در جهان در این مکان بوده است..

 

شکل5- پلان و پرسپکتیو مجموعه موزه نساجی

مركز تئاتر

اين بخش مركزي بود براي هنرهاي دراماتيك و سينما. از يك تئاتر اصلي با گنجايش 1200 نفر و يك تئاتر آزمايشي با ظرفيت 450 نفر در مساحت 18000 مترمربع تشكيل شده بود.

شکل6- پلان و پرسپکتیو مجموعه مركز تئاتر

روند طراحی :

موزه ها طبق یک طرح و نمونه کلی تاسیس نمی شوند، زیرا شرایط، موقعیت، نیازها  مقدورات در جوامع مختلف متفاوت است، اما پاره ای از نکات و مشخصات اساسی در تمامی موزه ها عمومیت داردو چهاروبی را برای تاسیس و فعالیت موزه تعیین می نماید. راهکار اصلی عملکرد موزه است که شکل و طرح آن را معین می کند. بنابراین، در درجه ی اول باید مشخصات فیزیکی موزه که جنبه عمومی دارد رعایت شود و آنگاه طبق اهداف، فعالیت ها و مجموعه آثار موزه ساختمان و تزیینات داخلی آن انتخاب شود.

اولا ؛ مکانی که موزه در آن واقع می شود اهمیت فراوان دارد و باید دارای امتیازات خاص باشد:

  • موزه باید در جایی از شهر قرار گیرد که دسترسی به آن برای همگان آسان باشد
  • به سبب خصلت فرهنگی آن بهتر است تا در کنار کتابخانه، مدارس، دانشگاه ها و سایر مراکز فرهنگی واقع شود تا افرادی که در موسسات نامبرده رفت و آمد دارند از موزه نیز بتوانند استفاده نمایند.
  • تاسیس موزه در محوطه سرسبز مزیت دارد، زیرا هنگامی که هوا مساعد باشد می توان بخشی از مجموعه را به محوطه خارج نیز منتقل کرد و به نمایش گذاشت که سبب جلب بازدیدکنندگان بیشتر شود.

نکات حائز اهميت در طراحي موزه هنر های مدرن از نگاه ناظر دروني

به طور کلی دانستن شخصيت موزه و تعريف مستقل آن در شکل دهي کالبدي فضا هاي موزه موثر است. عملکرد فضاهاي موزه و خلوص اين فضاها به طوري که آسيبي به خوانايي و وضوح اشياء درون موزه نزند، ابعاد و اندازه هاي اين فضاها به طوري که آسيبي به خوانايي و وضوح اشياء درون موزه نزند. ابعاد و اندازه هاي اين فضاها با توجه به کاربردهاي متنوعي که در زمان هاي مختلف دارا مي باشند، مي بايستي قابل انعطاف باشد و استانداردهاي ويژه در طرح آن ها در نظر گرفته شود. دانستن مشخصات دقيق آثار و اشياء موزه و روش هاي خاص نگهداري آن ها، نوع انبار کردن مجموعه ها و روش هاي مختلف در ارائه مجموعه ها به بازديد کننده ها ضروري است. چیدمان فضایی با توجه به ارتباط با فضاهاي باز، سلسله مراتب استقرار فضا بر اساس دياگرام تعريف شده در برنامه موزه و خلق فضاهايي که تصوير درستي از عملکرد موزه در ذهن بگذارند و به پرورش خلاقيت ها کمک کند. طراحي، تفکيک و تلفيق درست مسيرهاي مختلف با در نظر گرفتن خوانايي مسيرها، احترام به نيازهاي رواني انسان، امکان بازديد بدون آن که حق ديدار سريع عمومي، ديدار از همه بخش ها و يا ديدارهاي تخصصي را از بازديد کننده سلب کند.  همچنین مسير پرسنل، مسير اشياء، مسير خدمات و نظافت بايد کاملا تفکيک شوند. نوع سيستم هاي امنيتي، مراقبتي و نگهداري در طراحي موزه نقش مهمي دارند. در نظر گرفتن رشد، موزه و توسعه هاي بعدي. دانستن نظام موزه گرداني- تعداد کارمند و خدمه و متخصصين ويژه و …. نور پردازي و بازي درست نور طبيعي و مصنوعي در بخش هاي مختلف موزه. طراحي، رنگ بندي، کف ها، سقف ها، نورگيرها، ديوارها، ديوارهاي کاذب. طراحي انواع ويترين ها و فضاهاي ويژه آثار، پانل ها و تقسيم کننده هاي ديگر، همچنین گرافيک محيطي و سيستم هاي اطلاع رساني فعال و غير فعال از نکاتی است که در طراحی موزه ی هنرمدرن با تاکید بر مولتی مدیا مورد تاکید می باشد.

نکات حائز اهميت در طراحي موزه از نگاه ناظر بيروني
طراحی موزه ی هنرهای مدرن بابد به گونه ای باشد که افراد از بیرون جذب این فضا شده و مشتاق به وارد شدن به فضا گردند؛ برای رسیدن به این هدف در نظر گرفتن موارد زیر در طراحی الزامی به نظر می رسد:

  • ميزان تلفيق درست و خردمندانه و سازگار با طبيعت اطراف.
  • خوانايي در ترکيب احجام، فضاهاي پر، خالي، نما، پلان، مقطع.
  • دميدن روح به کالبد موزه از طريق تعريف داستان زندگي براي هر قسمت از فضاهاي موزه.
  • بهره گيري از معماري ايراني، نمايش خلاقيت در کاربردهاي جديد مفاهيم.

 

نکات مهم در طراحی معماری موزه هنرهای مدرن با تکیه بر مولتی مدیا

  1. هر فعالیتی که مخاطب در موزه انجام می دهد نیاز به فضایی برای فعالیت متضاد آن دارد تا احساس خستگی در مخاطب از بین برود، با استفاده از فناوری مولتی مدیا به راحتی می توان این گونه فضاها را ایجاد نمود.
  2. سلسله مراتب به جا و مناسب فضای استراحت کوتاه مدت، بازده موزه را بالا برده و شوق بازدیدکننده را برای ماندن و دیدن افزایش می دهد.
  3. چون در موزه دیدن از نزدیک اتفاق می افتد، برای رفع خستگی نیاز به دیدن دور دست احساس می شود و به تبع آن توجه به چشم اندازه ی اطراف، آزاد و بازگذاشتن مسیر دید چشم اندازهای اطراف و ارتباط بصری این چشم اندازها با تالارهای نمایش اشیاء از اهمیت خاصی برخوردار می شود، می توان با استفاده از فناوری مولتی مدیا این گونه نمایش را در فضاهای مختلف موزه ایجاد نمود.
  4. محل فعالیت انسان نیاز به فضای باز و ارتباط مستقیم با نور طبیعی و محل نمایش اشیاء نیاز به نور مصنوعی و قابل کنترل دارد. معماری فضای نمایش باید پاسخی به همراهی این فعالیت ها و نیازهای متضاد باشد.

 

  1. معماری موزه باید به گونه ای باشد که هم رسالت اجتماعی آن – ارتباط مستقیم با مخاطب- لحاظ شود و هم مسائل امنیتی و حفاظتی رعایت گردد.
  2. هنر طراح در طراحی موزه، همنشینی مناسب فعالیت های متضاد خواهد بود، که این مساله در طراحی موزه هنرهای مدرن از اهمیتی دوچندان برخوردار است.
  3. ویژگی های معماری موزه باید منطبق بر روابط هماهنگ فضا، نور و آثار باشد، و در موزه ی هنرهای مدرن هماهنگی فضاها با نمایش آثار هنرهای مدرن و خصوصا مولتی مدیا که تاکید اصلی ما در این پژوهش می باشد، داشته باشد.
  4. معماری موزه باید قابل تطبیق با مساله غرفه بندی و دسته بندی اشیاء بوده و بر آن تاکید کند.
  5. در عرصه نمایش، هیچ فضایی را نمی توان مطلقا ارتباطی دانست. کوچک ترین سطح موزه نیز باید در خدمت ارائه اطلاعات و نمایش آثار برای مخاطب باشد.
  6. در معماری موزه، مدار گردش بازدیدکننده و مسیر حرکت کارکنان و مسیرجابجایی آثار باید از همدیگر جدا شوند.
  7. ورودی باید به صورت یک عنصر معماری مستقل اما در رابطه تنگاتنگ با موزه طراحی شود، ورودی پلی است که مردم را با محتویات موزه پیوند می دهد.
  8. تعبیه ورودی مستقل برای برخی فضاهای خدماتی (نظیر رستوران ها) موزه را در معرض بازدید اتفاقی (کسانی که برای دیدن موزه نیامده اند) قرار داده و به جذب مخاطب و فعال نگه داشتن مجموعه کمک می کند.
  9. هر بیننده ای به بهانه برقرار نمودن ارتباط فردی با شی به موزه می آید.
  10. در ساماندهی فضایی موزه باید کوشش شود تا انتظامی را فراهم آید که بازدیدکننده به راحتی بتواند در فضاهای مختلف موزه سیر کند و سلسله مراتب آن را به خوبی ادراک نماید.
  11. باید کوشش شود تا در فضای نمایش انقطاع بازدید به وجود نیاید و حرکت عمودی مخاطب با حرکت افقی توام گردد که انتخاب مناسب عناصر کالبدی اهمیت خاص می یابد.
  12.  با توجه به اینکه تاکید موزه ی هنرهای مدرن دراین طراحی بر استفاده از مولتی مدیا می باشد، باید فضاها به گونه ای طراحی گردد که مخاطب عمق مسئله را درک کرده و نتایج و تاثیر این تاکید را بر فضای موزه در یابد.

 

برنامه عملکردی و فیزیکی طراحی موزه ی هنرهای مدرن با تاکید بر مولتی مدیا

  خوانایی مسیر: در طراحی یك موزه به منظور نمایش، باید به نكات خاصی توجه نمود تا بازدید كنندگان از موزه بتوانند به راحتی و بدون اینكه در فضاهای پیچ‌در پیچ آن سر در گم گردند به راحتی در مسیری روشن به حركت در آمده و از كلیه سالن‌های نمایش در صورت تمایل از ساختمان موزه خارج شوند.

  تناسبات اشیاء با سالن های نمایش: تالارهای نمایش می‌بایست كه متناسب با ابعاد و اندازه‌های سالن‌های نمایش انتخاب شود. برای مثال در سالنی بزرگ به نمایش در آوردن آثار ظریف و كوچك كه بازدید كننده می بایست در فاصله نزدیك به آن قرار گیرد به هیچ وجه مناسب نیست و بالعكس آثار هنری در اندازه‌هاتی بزرگ را در تالارهای كوچك به نمایش در آوردن صحیح نمی‌باشد. همچنین ایجاد ارتباطی با فضای بیرونی از آنجایی كه عموما سالن های نمایش اشیا و آثار مختلف در موزه‌ها فضایی بسته را تشكیل می‌دهند و نورهای غیر مستقیم طبیعی و مصنوعی روشنایی این مكان ها را تامین می‌كنند می‌بایست در مسیر حركت بازدید كنندگان مكان هایی را جهت دید به فضایی باز و نور گل و گیاه ایجاد نمود تا از احساس دلتنگی از یكنواختی مسیر حركت بازدید كننده كاسته شود و وی را تشویق به ماندن نماید.

ابعاد و اندازه ها برای طراحی: با توجه به نمونه های بررسی شده و استانداردهای موجود در خصوص فضاهای مورد نیاز در موزه ها، فضاهای زیر با مشخصات و ابعاد در نظر گرفته می شود:

استفاده از امکانات مولتی مدیا در طراحی

  • ایجاد گالری تصاویر بر اساس گروه بندی های مختلف هنرهای مدرن به صورت کاملا پویا
  • نمایش آثار هنر مدرن در قالب محصولات مولتی مدیا و معرفی کامل این آثار از این طریق
  • نمایش کاتالوگ الکترونیکی با قابلیت ورق زدن، زوم، مارک زدن و… در موزه هنرهای مدرن
  • فراهم کردن امکانات استفاده از صفحات وب به صورت انلاین و آفلاین توسط کاربران و استفاده کنندگان از موزه
  • نمایش انیمیشن از فضاهای داخلی موزه به صورت پخش مولتی مدیا در بیرون از فضای موزه و…

این امکان می تواند از طریق مولتی مدیاهایی که به صورت صفحه نمایش از احجام خارج می شود و پس از اتمام نمایش به داخل حجنم وارد می گردد، تعبیه شود، به طوری که بیننده با وارد شدن به فضا احساس قرار گرفتن در یک محیط الکترونیکی و مولتی مدیا را با تمام وجود حس کند.

نتیجه گیری

برای طراحی موزه ی هنرهای مدرن با تاکید بر مولتی مدیا ابتدا مطالعات در خصوص شناخت هنرمدرن و مولتی مدیا و نحوه ی به کارگیری آن انجام گرفت و با توجه به آنها و همچنین توجه به بستر طرح که منطقه عباس آباد می باشد و فرم ها و کارکردهای اطراف سایت مورد نظر که همگی شامل انواع موزه ها و فضاهای فرهنگی می باشد، در طراحی کانسپت اصلی و فرم موزه هنر مدرن، تلاش گردیده از فرم های سیال وآزاد با توجه به مفهوم رویکرد اصلی و ترکیب آن با فرم های دیگر استفاده گردد. در ترکیب فرم ها از نگاه هنر مدرن و آثار هنری مدرن به مسئله توجه شده و با ترکیب این احجام و تغییردر سطح تلاش گردیده است تا فرمی مناسب با عملکرد موزه شکل بگیرد، ضمن اینکه جذابیت فرم و فضا از دید بیینده نیز مد نظر بوده است.

منابع و ماخذ:

منابع فارسی

  1. افشار مهاجر، کامران (1387)، گرافیک تبلیغات چاپی در رسانه ها، انتشارات سمت (سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها)، تهران.
  2. آرناسون(1385)، تاریخ هنر مدرن، ترجمه: مصطفی اسلامیه، تهران، نشر آگه.
  3. بسکابادی، مونس؛ شیخ مهدی، علی؛ ندایی، امیرحسن(1389)، ویژگی های پست مدرن در هنر چند رسانه ای، کتاب ماه هنر، شماره ی 142.
  4. بکولا، ساندرو(1387)، هنر مدرنیسم، ترجمه: رویین پاکباز و دیگران، تهران، نشر فرهنگ معاصر
  5. پورخلیلی، سهراب؛ احسانی، محمد سعید(1388)، طراحی محیط های چند رسانه ای، ناشر: موسسه آموزش عالی وپژوهش مدیریت وبرنامه ریزی.
  6. دانسی، مارسل(1387)، نشانه شناسی رسانه ها، ترجمه :گودرز میرانی و بهزاد دوران، نشر چاپار و آنیسه نما، تهران.

 

  1. دی گیارا، چوزف؛ پاترو، جولیوس؛ زلنیک، مارتین(1389)، “استانداردهای جامع معماری داخلی و طراحی فضا”، مترجم: محمدرضا بیات، امیرحسین سیفی، ناشر: شهرآب، آینده سازان.
  2. قره باغی، علی اصغر(1380)، تبارشناسی پست مدرنیسم، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی.
  3. کارل، نوئل(1382)، اختصاصی بودن رسانه ها، ترجمه: فرهاد ساسانی، بیناب، شماره ی 2.
  4. گاردنر، هلن(1382)، هنر در گذرزمان، ترجمه: محمد تقی فرامرزی، تهران، نشر آگاه.
  5. لوسی اسمیت، ادروارد(1382)، جهانی شدن و هنر جدید، ترجمه: علیرضا سمیع آذر، تهران: نشر نظر.
  6. لوسی اسمیت، ادوارد(1382)، مفاهیم و رویکردها در آخرین جنبش های هنری قرن بیستم، ترجمه: علیرضا سمیع آذر، تهران: نشر نظر.
  7. لینتن، نوربرت(1383)، هنرمدرنف ترجمه: علی رامین، تهران، نشر نی.

منابع لاتین

  1. Foster, Hal & others(2004), Art since 1900,Modernism, anti Modernism, Postmodernism,London,Thames & Hudson
  2. Popper, F.(1993), Art Of Electronic Age, Harry N Abrams
  3. Webster, N. ( 2007), Webster Dictionary, John Wiley & Sons

منابع تصاویر

  1. تصاویر شماره 1 و 2،  memarnews.com
  2. تصاویر شماره 3و و4و5، kardoonline.com
  3. تصویر شماره 6، iran-eng.ir

[1] David Olson

[2] Webster

[3] Locoure Bouryeois

[4] Frank Lioyd wright

[5]Misvan der rohe

[6]Functionalism

[7] Reductionism

[8]The Guggenheim Museum

[9] Frank Gehry

[10] New Simplicty

[11] Skin rigorism

[12] Hi tec

[13] New Intemationalism

[14] New Figurative

[15]  Baselits

[16] Lupertz

[17] Roy Kitaj

[18] Freud

[19] Bacon

[20] Arte Cifra

[21] Sandre chia

[22] Clements

[23] Paladino

[24] neve Wilde

[25] Kippenberger

[26] Dokoupil

[27] New Image Painting

[28] Fischl

[29] Longo

[30] Schnabel

[31] Brancusi

[32] Foster

[33] Found object

[34] Straight photography

[35] Manipulate photography

[36] Photogumalism

[37] photomontoge

[38] Multimedia Art

[39] Generic

[40] Body Art

[41] Multi culturalism

[42] New Media Art

[43] Popper

[44] Media Art

[45] Net Art

[46] Alois Senefelder

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *